بسم الله الرّحمن الرّحیم
عنوان : حقیقت و صورت باطن نماز / شماره ی 10
موضوع : اختلاف مراتب نماز اهل الله ؛
حضرت امام رحمه الله فرمودند : بدان ای عزیز که ما تا در این حُجُب غلیظ عالم طبیعت هستیم و صرف وقت در تعمیر دنیا و لذایذ آن می کنیم و از حق تعالی و ذکر و فکر او غافل می باشیم، تمام عبادات و اذکار و قرائات ما بی حقیقت است ... بلکه با این دعاوی بی مغز در محضر حق تعالی و ملائکه ی مقرّبین و انبیاء مرسلین و اولیای معصومین، رسوا و سرشکسته هستیم. کسی که زبان حال و قالش مشحون به مدح اهل دنیاست، چطور الحمدلله گوید؟ پس اگر مرد این میدانی، دامن همّت به کمر زن و با شدّت تذکّر و تفکّر در عظمت حق و ذلّت و عجز و فقر مخلوق، در اوایل امر این حقایق و لطایف را ... به قلب خود برسان و دل خود را به ذکر حق تعالی زنده کن تا بویی از توحید به شامّه ی قلبت برسد و با مدد غیبی راهی به نماز اهل معرفت پیدا کنی و اگر مرد این میدان نیستی لااقل نقص خود را نصب العین خود کن و به ذلّت و عجز خود توجّه کن و از روی خجلت و شرمساری قیام به امرکن ... و این آیات شریفه را که به لطایف آن متحقّق نیستی؛ یا از زبان کمّل بخوان، و یا صرف قرائت صورت قرآن در نظرت باشد که اقلاًّ دعوی باطل و ادّعای کاذب نکنی( تفسیر سوره حمد ، ص 65 و 66 ) .
از حالاتی که برای ائمّه ی هدی علیهم السّلام در مَالِکِ یَومِ الدِّین وَ اِیَّاکَ نَعبُدُ دست می داد، و تکرار بعضی از آن ها این آیات را، معلوم شود که انشاء می نمودند، نه صرف قرائت بود . و اختلاف مراتب نماز اهل الله، یکی از مهمّاتش همین اختلاف مراتب قرائت آن هاست...واین متحقّق نشود مگرآن که قاری مُنشئِ قرائت و اذکار باشد(تفسیرسوره حمد،ص67).
الحمدلله ؛ به واقع باید خداوند متعال را بسیار شکر نماییم که توفیق دیدن و خواندن این الفاظ و حقائق و لطائف الهیّه را نصیب مان کرد و إن شاء الله که تلاش نماییم تا با توجّه به سعه ی وجودی نفس ناطقه ی خودمان به بطون و حقیقت این معارف و حقائق برسیم و بچشیم و اگر این مهم دست نداد، لااقل دل مان خوش است که ما این الفاظ و حقائق و لطائف الهیّه را دیدیم و خواندیم امّا به خاطر ضعف وجودی خودمان نتوانستیم علماً و عملاً و ظاهراً و باطناً به آنها برسیم و إن شاء الله به یک معنا که از مراتب نازله ی این آیه می باشد، در نشئه ی آخرت مشمول حقیقت و باطن این آیه شریفه قرار بگیریم که : کُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَهٍ رِّزْقاً قَالُواْ هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَاُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهاً ( سوره بقره ، آیه 25 ) ؛ هر گاه میوهاى از آن روزى ایشان شود مى گویند این همان است که پیش از این [نیز] روزى ما بوده و مانند آن [نعمت ها] به ایشان داده شود .
هرچند که به فرموده ی امام زین العابدین علیه السّلام : اَنَّ ذِکرِی لَکَ بِقََدرِی لاَ بِقَدرِک ( مفاتیح الجنان ، مناجات خمس عشره ، مناجات الذّاکرین ) ؛ همانا ذکر من برای تو، به قدر و اندازه ی من { شناخت من از تو } است نه به قدر و اندازه ی تو .
سعه ی وجودی و قابلیّت نفس ناطقه ی انسان ها متفاوت است و هرکس را ظرفیت و قابلیّت خاصّ به خودش می باشد که ؛ لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا ( سوره بقره ، آیه 286 ) ؛ خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایى اش تکلیف نمى کند.
و انسان های کامل علیهم السّلام که معتدل ترین مزاج ها را در نظام هستی دارند، سعه ی وجودی و قابلیّت نفس ناطقه ی آنها در اعلی مرتبه ی ظرفیت و گنجایش قرار دارد که آن سعه ی وجودی و وعاءِ علمی و عملی در اذهان مشوب به وهم و خیال ما نمی نگنجد و لاَ تُحصُوهَا می باشد.
این اعتدال مزاج و سعه ی وجودی نفس ناطقه، با لای روبی شیارها و مسیرهای ورودی و خروجی نفس ناطقه ی انسان افزایش می یابد و از نقص به کمال می رسد و این به همّت و طلب خود شخص بستگی دارد که تا چه حد برای سیر مسیر استکمالی خود از نقص به کمال، ارزش قائل است و زحمت می کشد و از همه مهم تر وقت می گذارد و جهد و تلاش می نماید. چرا که از آن سو و از حقیقت مطلق عالم و نظام هستی هیچ گونه بخل و مانعی برای اعطای علوم و معارف و اسرار الهی وجود ندارد و هر مانعی که هست از این سو و از بیچارگی ما است :
(( العَطِیَّاتُ بِقَدرِ القَابِلِیَّات، قوله سبحانه : اَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاءً فَسَالَتْ اَوْدِیَهٌ بِقَدَرِهَا( سوره رعد ،آیه 17 ) ؛ از آسمان آبى فرو فرستاد پس رودخانه هایى به اندازه ی گنجایش خودشان روان شدند(هزار و یک کلمه ،ج 1،ص 86 ) ))
و این که وقت نمی گذاریم و تفکّر، تعقّل و توغّل نمی کنیم که (( من کیستم )) ؛ از کجا آمده ام؟ کجا هستم ؟ و به کجا خواهم رفت ؟
آب باران که از آسمان نازل می شود، مطهَّر، مطهِّر، صاف و زلال است . امّا وقتی به زمین می رسد و در جدول وجودی رودخانه ها و جوی ها قرار می گیرد، بر اساس پاکی و یا آلودگی رودخانه و جوی، آن آب پاک و پاک کننده، به همان حال می ماند و یا مشوب می شود و رنگ و بو می گیرد. پس از آن سو هر چه هست خوبی و کمال است و هر چه بدی و نقص هست، از این سو و از خودمان است.
به فرموده علاّمه حسن زاده آملی حفظه الله :
چو این جدول نمایی لای روبی
تو را باشد عطایای ربوبی
( دیوان اشعار ، ص 298 )
نشد تا جان تو بی عیب و بی ریب
دری روی تو نگشایند از غیب
( دیوان اشعار ، ص 334 )
این اختلاف مراتب را نیز مراتبی است. اختلاف مراتب ظاهری به سعه ی وجودی هر شخص بر می گردد و هر چه قوّه ی خیال شخص پاک تر و صاف تر، جمیع عبادات بویژه نماز او از روح و رَوح و حال بهتر و بالاتری برخوردار خواهد بود . امّا این مراتب ظاهری را باطنی نیز هست که غیر از ظاهر این عبادات و ظاهر الفاظ آنها در این نشئه ی مادّی است. این مراتب باطنی، در هر شخص باز به سعه ی وجودی نفس ناطقه ی او و طهارت ظاهری و باطنی او به ویژه طهارت قوّه ی خیال شخص بستگی دارد . این شخص در عالم مادّه نمازی را می خواند که صورت ظاهری نماز او که عبارت از عبارات، هیئات و حرکات خاصّی است، با گذر زمان، می گذرد و تمام می شود.
امّا حقیقت و روح نماز او که برخواسته از میزان و مقدار توجّه و حضور قلب و مراقبت نفس ناطقه ی او در نماز است، در نفس ناطقه و حقیقت وجودی شخص می ماند و در آن اثر می گذارد و تکرار این عمل و حالات مختلفی که شخص در هر نماز برای خود ایجاد می کند، به مرور برای شخص ملکه می شود و این اعمال و ملکات، منشاء و موادّ صور برزخی شخص می شوند.
نماز شخص بر اساس مقدار توجّه و حضور قلب و مراقبت نفس و طهارت قوّه ی خیال او، در این عالم مادّه، یک معنا، صوت و صورتی دارد و در عالم مثال، یک معنا، صوت و صورتی دارد و در عالم عقل، هم یک معنا، صوت و صورتی خاص بر اساس احکام حاکم بر آن نشئه دارد.
به عنوان تمثیل، شخصی برای انجام کاری بسم الله الرّحمن الرّحیم می گوید و کارش را انجام می دهد. شخصی دیگر که کمی قوی تر است و قوّه ی خیال تطهیر شده تری دارد، همین لفظ بسم الله را می گوید و مثلاً قفل در را باز می کند. شخصی دیگر که از او قوی تر و با طهارت تر است، همین لفظ بسم الله را می گوید و بر روی آب راه می رود یا با همین لفظ شریف کسی را از خطر حتمی نجات می دهد. و انسان کامل با همین لفظ نوزده حرفی بسم الله الرّحمن الرّحیم به اذن الله، کن فیکون می کند. اختلاف مراتب را ببینید چگونه و چه مقدار است .
لفظ یک لفظ است و همه بسم الله الرّحمن الرّحیم را می گویند؛ امّا باید دید این بسم الله از چه جانی بر می خیزد و در چه مورد استفاده می شود و در چه عالمی .
حال، بسم الله الرّحمن الرّحیم انسان کامل و در مراتب نازله بسم الله عارف حقیقی در عالم مادّی یک اثری دارد، در عالم مثال اثری دیگر دارد و در عالم عقل، اثری به مراتب بالاتر و والاتر خواهد داشت .
تفسیر سوره حمد؛ امام سیّد روح الله موسوی خمینی رحمه الله ، تهران ، مؤسّسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی رحمه الله ، طبع نهم ،1384
دیوان اشعار؛ علاّمه حسن حسن زاده آملی ، تهران ، انتشارات رجاء ، طبع چهارم ، 1377
مفاتیح الجنان ؛ شیخ عبّاس قمی رحمه الله
هزار و یک کلمه ؛ علاّمه حسن حسن زاده آملی ، قم ، انتشارات بوستان کتاب ، طبع چهارم ،
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی
دوستان